loading...
Step To Learning
آخرین ارسال های انجمن
نویسنده بازدید : 483 سه شنبه 12 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

 کتاب Tout va Bien یکی از کتاب های آموزش زبان فرانسه است ، البته این یک متد آموزش زبان به کمک استاد است. (با خودآموز اشتباه نگیرید)

Tout va Bien  1  

کتاب گرامر فرانسه

Méthode de français Tout va bien ! 1 : کتاب اصلی

    Djvu format | 5+17 MB

لینک دانلود کتاب . و همچنین لینک دانلود کتاب تمرینش
  rapidshare.com/files/265138337/Tout_Va_Bien.rar
اینم لینک کمکی زاپاس برای دانلود کتاب 

==========================================

Méthode de français : Tout va bien 1 - Portfolio

دانلود کتاب فرانسه

Editeur : Fernand Nathan (1 novembre 2009) - ISBN-10: 2090352841
  
Download
http://www.4shared.com/file/CYUeIyae...Portfolio.html

=============================================

Tout Va Bien! Level 1 Booklet Delf A1/A2 with CD

دانلود کتاب delf

82 Pages | PDF, MP3 | 5.8MB, 24 MB

Book
http://sharingmatrix.com/file/145044...DELF_a1_a2.rar
or
http://turbobit.net/6rp7p4cpw0s4.html

Audio CD
http://sharingmatrix.com/file/14504403/Audio_CD.rar
http://depositfiles.com/files/laglb6mdy

=======================================

Tout Va Bien 2 (Livre de l'élève, Cahier d'Execirces et Audio)

دانلود کتاب tout va bien

Niveau 2     260 MB
Download : http://ifile.it/h3lr1gk/TVB_2.rar
========================================
Tout Va Bien 3 (Livre de l'élève, Cahier d'Execirces et Audio)

دانلود کتاب فرانسه tout va bien
  Niveau 3   Size: 333 MB
link: http://ifile.it/jhx4i7z/TVB_3.rar 
============================================
Méthode de français Tout va bien 4 - Portfolio

  

Méthode de français Tout va bien 4 - Portfolio
  2007 | ISBN-10: 2090324740 | PDF | 33 Pages | 4 MB

Tout va bien ! est une méthode de français destinée aux grands adolescents et adultes ayant atteint un niveau intermediaire equivalent au niveau B1 et visant le niveau B2. 
 

نویسنده بازدید : 385 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

امروز به بررسی ضمایر در زبان آلمانی می پردازیم.

ضمایر در زبان آلمانی معرفی کننده جنیست و مفرد/جمع بودن اسمی هستند که به آن اشاره می کنند.

Der Tisch ist zu klein. > Er  ist zu klein.

میز خیلی کوچک است. > آن خیلی کوچک است.

توجه داشته باشید چون که جنس دستوری کلمه میز مذکر است ، ضمیری هم که به آن اشاره می کند باید مذکر باشد. ولی در هنگام ترجمه به معنی (اون، یا آن) ترجمه می شود.

همین مثال را در زبان انگلیسی بررسی می کنیم.

The table is too small. > It is too small.

یک مزیت و سادگی زبان انگلیسی اینه که تمامی اجسام بی جان از نظر دستوری خنثی هستند و ما به سادگی می تونیم به محض برخورد با یک اسم خنثی سریعا ضمیر مرتبط را که همون It باشه به کار ببریم.

ولی همونطور که میدونید در زبان آلمانی خیلی از اجسام بی جان می توانندیا خنثی ،یا مذکر،   یا مونث  باشند.

Die Tür ist auf. > Sie ist auf.

در باز است. > آن باز است.

Das Fenster ist zu. > Es ist zu.

پنجره بسته است. > آن بسته است.

Die Fenster sind zu. > Sie sind zu.

پنجره ها بسته اند. > آنها بسته اند.

اگرچه شکل صرفی ضمیر بسته به نقش آن در جمله دارد:

Der Tisch war teuer. Wir haben ihn nicht gekauft. Er war aber schön.

میز گران قیمت بود. ما آن را نخریدیم. اما آن زیبا بود.

همان طور که می بینید ضمیر جمله دوم ihn به معنی آن را می باشد . که این ضمیر در حالت Akkusativ یا حالت مفعولی بی واسطه صرف شده اس

نویسنده بازدید : 396 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

پست امروز در مورد فعل gern به معنی دوست داشتن، مایل بودن، خواستن  می باشد.

کاربرد اول :فعل gern  در زبان آلمانی همراه با فعل haben به معنی داشتن به کار میره:

Hast du ihn gern?

از اون(مذکر) خوشت میاد؟(یا به طور رسمی تر) : آیا تو او را (مذکر) دوست داری؟

Tina hat Professor Keller gern.

تینا از پروفسور کلر خوشش میاد. (یا به طور رسمی تر) : تینا پروفسور کلر را دوست دارد.

«« به یاد داشته باشید که فعل  gern به معنای عاشق بودن یا Love در زبان انگلیسی نیست، و شدت کمتری داره. یه جورایی مثل Like در زبان انگلیسی»»

********************************************************** 

کاربرد دومGern می توانند با افعال دیگر هم ترکیب شود و همان معنی دوست داشتن، مایل بودن، خواستن را داشته باشد. در این حالت فعل gern مستقیما بعد از فعل جمله می آید  و مثل حالت قبل (همراه با فعل haben) در آخر جمله نمی آید

Ich tanze gern mit Angela.

من دوست دارم با آنجلا برقصم.(یا):من رقصیدن با آنجلا را دوست دارم.

Die Mädchen spielen gern Tennis oder Basketball.

دخترها دوست دارند تنیس یا بسکتبال بازی کنند.( یا) : دخترها تنیس یا بسکتبال بازی کردن را دوست دارند.

***********************************************************

کاربرد سومفرم های مقایسه ای یا تفضیلی  و صفت عالی (بهترین، بیشترین و ....) فعل gern به ترتیب lieber وam liebsten می باشند و درجه بیشتری را از دوست داشتن یا تمایل به کاری نشان می دهند:

Wir spielen lieber Tennis.

ما ترجیح می دهیم   تنیس بازی کنیم.

Wir spielen am liebsten Tennis.

ما بیشتر دلمون میخواد تنیس بازی کنیم. (یا): ما فقط دوست داریم تنیس بازی کنیم.

 

و حالا یک ضرب المثل آلمانی :

Viel Feind, viel Ehr.

دشمن بیشتر، افتخار بیشتر

نویسنده بازدید : 389 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

über Gott und die Welt reden

معنی مستقیم جمله: در مورد خدا و دنیا صحبت کردن

معادل فارسی:

از سیر تا پیاز تعریف کردن، در مورد همه چیز صحبت کردن

__________________________________________________

Es ist nicht alles Gold, was glänzt.

معنی مستقیم جمله:  هر چیزی که می درخشد ، طلا نیست.

معادل فارسی: هر گردی گردو نیست

____________________________________

Hüte deine Zunge

معنی مستقیم جمله: مواظب زبانت باش.

معادل فارسی: معادلش چیزهای مختلفی می تونه باشه، مثلا هیچ شمشیری برنده تر از زبان نیست

______________________-

Das ist keine Kunst

معنی مستقیم جمله: این هنر نیست

معادل فارسی: وقتی که کسی کاری را انجام میده و اظهار میکنه که خیلی کار مهمی انجام داده و ما قصد داریم کارش رو بی ارزش جلوه بدیم میگیم: هنر کردی!  این هم معادل اینه

 

کلمات:

komisch مسخره

bloeder witz شوخی مسخره

typ  مرد، یارو

?ach ja  راست میگی؟ ، نه بابا؟

wunderbar  معرکه ، عالی

katastrophal  فاجعه خیلی بد

نویسنده بازدید : 326 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)


سلام دوستان عزیز من

Hallo meine liebe Freunde

?Wie geht's es euch

حالتون چطوره؟

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

اگر خواستید به آلمانی به دوستانتون سال نو رو تبریک بگید ، اینجوری بگید:

!Gutes neues Jahr
!Guten Rutsch
!Prosit Neujahr
!Prost Neijahr

!Ein glückliches neues Jahr

نویسنده بازدید : 303 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

endung ها یا حروف خاتمه صفات با رنگ های مجزا مشخص شدند


حالت مفعولی صریح

مذکر
den

مونث
die

خنثی
das

جمع
die

den neuen Wagenماشین جدید را

die schöne Stadtشهر زیبا را

das alte Autoاتومیبل کهنه را

die neuen Bücherکتابهای جدید را

مذکر
einen

مونث
eine

خنثی
ein

جمع
keine

einen neuen Wagenیک ماشین جدیدرا

eine schöne Stadtیک شهر زیبا را

ein altes Autoیک اتومبیل کهنه را

keine neuen Bücherهیچ کتاب جدیدی را

حالت مفعولی با واسطه

مذکر
dem

مونث
der

خنثی
dem

جمع
den

dem netten Mannبه مرد جذاب

der schönen Frauبه خانم زیبا

dem netten Mädchenبه دختر جذاب

den anderen Leuten*به دیگران

مذکر
einem

مونث
einer

خنثی
einem

جمع
keinen

einem netten Mannبه یک مرد جذاب

einer schönen Frauبه یک زن زیبا

einem netten Mädchenبه یک دختر زیبا

keinen anderen Leuten*به هیچ کس

توجه:حروف خاتمه صفات در حالت اضافه ملکی همانند حالت مفعولی با واسطه است.



: و حالا ضرب المثل ها 

hilf dir selbst,dann hilft dir Gott

معنی مستقیم: به خودت کمک کن،سپس خدا به تو کمک می کند.

معادل : معادلش هم مثل معنی خودشه ولی فکر کنم این باشه: از تو حرکت ،از خدا برکت


wenn die Katze aus dem Haus ist,tanzen die Mäuse auf dem Tisch

معنی مستقیم جمله: وقتی که گربه بیرون از خانه باشد،موش ها روی میز می رقصند.

معادل:مفهومش رو بلدم ولی معادلش رو دقیقا نمی دونم:( وقتی که افراد صاحب نظر در میدان نباشند، افراد نالایق میدان داری میکنند)


viel Feind, viel Ehr

معنی : دشمن بیشتر، افتخار بیشتر

نویسنده بازدید : 335 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

کاربرد واژه ی doch:

الف)به معنی چرا برای تایید کردن یک جمله ی منفی به کار می رود:

شما به مدرسه نمی روید؟

Gehen Sie nicht  zur Schule?

&&&

چرا، من به مدرسه می روم.

Doch,Ich gehe zur Schule.

 

ب)به معنی دیگردر جملات امری بعد از فعل امری یا شما (مخاطب محترم) می آید:

Bitte trinken Sie doch eine Tasse Kaffee!

لطفا یک فنجان قهوه بخورید دیگه!

 

 

و این هم ضرب المثل های آلمانی:

Hunde, die (viel) bellen, beißen nicht.

معنی مستقیم جمله: سگ هایی که بیشتر پارس می کنند، گاز نمی گیرند.

معادل فارسی: نترس از آن که های و هوی دارد ، بترس از آن که سر به توی دارد.

 

In der kürze liegt die würze

معنی مستقیم جمله:در خلاصه گویی، خرد وجود دارد.

معادل فارسی: کم گوی و گزیده گوی چون در، کز گفته ی تو جهان شود پر

 

Alles zu seiner Zeit.

معنی جمله: هر چیزی در وقت خودش

 

Man ist,was man isst

معنی مستقیم جمله: انسان همان چیزی است که می خورد.

//در زبان آلمانی یک آهنگ زیبایی بین ist   و isst وجود دارد که تقریبا شبیه هم تلفظ میشه که باعث میشه آهنگ ضرب المثل هم جالب بشه و توی ذهن آدم بمونه//

معادل فارسی:راستش من معادلش رو تو فارسی نمی دونم. ولی منظورش رابطه ی تغذیه با شکل گیری روحی و جسمی انسان هست.

نویسنده بازدید : 323 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

چند نمونه ضرب المثل آلمانی:

لازم به ذکر است که معادل این ضرب المثل های ترجمه ی خودم هست اگر نقصی داشت نظرتون رو در موردش بگید:

Aller guten Dinge sind drei.

معادل :تا سه نشه، بازی نشه!

مفهوم: همه ی چیز های خوب و مطلوب آدم در تلاش های پی در پی به وجود می آید.

*****************************

Andere Länder, andere Sitten.

معادل: گر خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو

مفهوم:مثل مردم رفتار کن تا توجه آنها به تو جلب نشود.

*****************************

Arbeit adelt.

Arbeit macht das Leben süß.

معادل: کار جوهره ی مرد است.

مفهوم:کار روح آدمی را صیقل می دهد.

*****************************

Die Sache hat ein Aber

معادل: کاسه ای زیر نیم کاسه است

مفهوم:دلیلی مرموز وجود دارد.

*****************************

Wer A sagt, muss auch B sagen

معادل: کار را که کرد، آنکه تمام کرد.

مفهوم: ارزش کار به تمام و کمال انجام دادن آن کار است.

*****************************

Aller Anfang ist schwer.

معادل: همیشه قدم های اول است که سخت است.

مفهوم: اراده ی آغازین کار ، برای به پایان رساندن کار لازم است.

نویسنده بازدید : 323 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

این فعل ، فعل رابط (sein) یا (بودن) است که در زمان های حال وگذشته و آینده تغییر میکنه. یه جورایی مثل فعل Tobe  در زبان انگلیسی می مونه  که به شکل زیر صرف می شه:

فعل بودن (sein) – زمان گذشته

آلمانی

فارسی

مفرد

ich war

من بودم

du warst

تو بودی

er war
sie war
es war

او بود

جمع

wir waren

ما بودیم

ihr wart

شماها بودید

sie waren

آنها بودند

Sie waren

شما(مخاطب محترم )بودید

 

فعل بودن (sein)- ماضی نقلی

آلمانی

فارسی

مفرد

ich bin gewesen

من بوده ام

du bist gewesen

تو بوده ای

er ist gewesen
sie ist gewesen
es ist gewesen

او بوده است

جمع

wir sind gewesen

ما بوده ایم

ihr seid gewesen

شماها بوده اید

sie sind gewesen

آنها بوده اند

Sie sind gewesen

شماها بوده اید

  

فعل بودن (sein)- ماضی بعید

آلمانی

فارسی

مفرد

ich war gewesen

من (درگذشته ی دور) بوده ام

du warst gewesen

تو(درگذشته ی دور) بوده ای

er war gewesen
sie war gewesen
es war gewesen

او (درگذشته ی دور) بوده است

wir waren gewesen

ما (درگذشته ی دور) بوده ایم

ihr wart gewesen

شما ها (درگذشته ی دور) بوده اید

sie waren gewesen

آنها (درگذشته ی دور) بوده اند

Sie waren gewesen

شما (مخاطب محترم) (درگذشته ی دور) بوده اید

 

ممکنه بگید که این زمان مثل گذشته ی نقلی است ولی اینجور نیست، هر وقت دو تا کار در زمان گذشته اتفاق افتادند این زمان مطرح میشه ، مثل:

وقتی من آمدم او رفته بود . (در اینجا آمدم زمان گذشته ساده است ولی رفته بود ماضی بعید است و از دو قسمت تشکیل شده که عبارتست از: شکل سوم فعل رفتن یا همون اسم مفعول و شکل گذشته ی ساده ی فعل بودن) درآلمانی هم تقریبا همینطوری هستش فقط درک کردن این زمان تو جمله محسوس تره)

البته دوستان در مورد این زمان زیاد حساس نشید، برای اینکه مطمئن بشید،به مراجع بهتر دیگر هم رجوع کنید.(تاکید می کنم حتما رجوع کنید)


بقیه در ادامه مطلب

نویسنده بازدید : 397 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

تو پست قبلی مقدمات زمان گذشته رو شرح دادیم . حالا با چند تا مثال بحث رو باز تر می کنیم.

من کتب دانشگاهیم را فروحتم.

Ich verkaufte meineUniversitätbücher

تو ماشین را فروختی.

du verkauftest das Auto.

تو لپ تاپ را فروختی.

Sie verkauften den Laptop.

من در یک آپارتمانی زندگی می کردم.

Ich wohnte in einer wohnung.

من آمدم.

Ich kam.

تو آمدی.

du kamst.

او آمد.

Er,sie,es kam.

ما آمدیم.

Wir kamen

شماها آمدید.

ihr kamt

آنها آمدند.

sie kamen

شما(محترم) آمدید.

Sie kamen

همونطور که می بینید فعل verkaufen فعل با قاعده است (البته با پیشوند جدا نشدنی) که همونجوری که در پست قبلی گفتیم صرف میشه. اما فعلkommen  فعل بی قاعده است که بن مضارع آن komm  است و بن ماضی آن که طبقِ آن فعل در زمان گذشته صرف می شود kam   است که طبق شخص های مختلف به آن شناسه های مناسب اضافه می شود.

نمونه های دیگر :

من داشتمich hatte

تو داشتی du hattest

او(مذکر،خنثی،مونث) داشتer,es,sie hatte   

ما داشتیمwir hatten

شماها داشتیدihr hattet

آنها داشتندsie hatten

شما(محترم) داشتیدSie hatten

*******************

فعل (مجبور بودن)müssen  در زمان گذشته

Ich musste eine Pause machen.

من مجبور شدم استراحت کوتاهی بکنم.

du musstest eine Pause machen.

تو مجبور شدی استراحت کوتاهی بکنی

er,es,sie  musste eine Pause machen

 او مجبور شد استراحت کوتاه بکند.

Wir mussten eine Pause machen.

ما مجبور شدیم استراحت کوتاهی بکنیم.

Ihr musstet eine Pause machen.

شماها مجبور شدید استراحت کوتاهی بکنید.

sie mussten eine Pause machen.

آنها مجبور شدند استراحت کوتاهی بکنند.

Sie mussten eine Pause machen.

شما(محترم)مجبور شدید استراحت کوتاهی بکنید.

توجه کنید که فعل Pause machen  به شکل ساده(مصدری) خودش و در آخر جمله می آید. مثل حالت زیر که البته در زمان حال است:

Wir mussen zur Universität gehen.

ما باید به دانشگاه برویم.

همونطوری که می بیند اگر در جمله دو فعل داشتیم، فعل اول در مکان دوم (بعد از فاعل) و فعل دوم در آخر جمله می آید. افعال زیر از این دسته اند که در مکان دوم می آیند:

können

müssen

werden

wollen

sollen

möchten

نویسنده بازدید : 299 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

Ich sprach Deutsch.

من آلمانی صحبت کردم.

برای ساختن زمان گذشته از افعال با قاعده باید حروفی را که در زیر مشخص شده به آخر ریشه مصدری افعال با قاعده اضافه کنیم و ضمنا افعالی که ریشه مصدری آنها به (t) ختم می شود، مانند

Arbeit-en یا antwort-en برای اینکه راحت تر تلفظ شوند از یک حرف (e) به طور اضافی استفاده می کنیم.

گفتن

-sagen

من گفتم.

Ich   sag-t-e

تو گفتی.

Du   sag-t-est

او گفت.

er,es,sie    sag-t-e

ما گفتیم.

wir  sag-t-en

شما ها گفتید.

ihr   sag-t-et

آنها گفتند.

sie   sag-t-en

جواب دادن

-antworten

من جواب دادم.

ich   antwort-et-e

تو جواب دادی.

du   antwort-et-est

او جواب داد.

er,es,sie    antwort-et-e

ما جواب دادیم.

wir  antwort-et-en

شماها جواب دادید.

ihr    antwort-et-et

آنها جواب دادند.

sie    antwort-et-en

دوستای عزیزم برای تمام افعال با قاعده به همین روش فعل گذشته را می سازیم .

اما افعال بی قاعده همونطوری که از اسمشون پیداست هیچ قاعده ای وجود ندارد باید این افعال رو حفظ کنید.

رفتن

-gehen

من رفتم.

ich ging

تو رفتی.

du  ging-st

او رفت.

er,es,sie ging

ما رفتیم.

wir   ging-en

شما رفتید.

ihr    ging-t

آنها رفتند.

sie    ging-en

*برخی  از افعال که در ریشه مصدری آنها حرف (a) یا حرف (e) وجود داری بی قاعده هستند*

**************************

فعل گذشته ی بودن

ich war

من بودم

du warst                                                                                     

تو بودی

Sie waren                                                                                   

جنابعالی(مخاطب محترم) بودید

er / sie / es war                                                                         

او بود.

wir waren                                                                                   

ما بودیم

ihr wart                                                                                       

شماها بودید

Sie waren                                                                                   

آنها بودند

نویسنده بازدید : 276 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)


زبان آلمانی
 از زبانهای هندواروپایی و عضوی از شاخه‌ غربی خانوادهٔ زبانهای ژرمنی است و با زبان‌های سوئدی، نروژی، هلندی، فریسی، ییدیش و دانمارکی نزدیکی دارد.

این زبان یکی از مهم‌ترین زبان‌های جهان است و علاوه بر آلمان در کشورهای اتریش ولیختنشتاین نیز تنها زبان رسمی می‌باشد و در سوئیس، بلژیک و لوکزامبورگ به عنوان یکی از زبانهای رسمی به حساب می‌آید. در ضمن این زبان، زبان رسمی ایالت خودمختار تیرول جنوبی در ایتالیا می‌باشد و در اروپای شرقی و نامیبیا نیز صحبت می‌شود. شمار کسانی که‌ زبان آلمانی را همچون زبان مادری خود در اتحادیه‌ اروپا به‌ کار می‌برند از گویشوران دیگر زبان‌های این اتحادیه‌ بیشتر است. جمعاً حدود ۱۰۵ میلیون نفر گویشوران مادری این زبان هستندو در حدود ۸۰ میلیون نفر به آلمانی را عنوان زبان دوم می دانند.آلمانی به طورگسترده در مدرسه دانشگاه وانستیتو گوته آموزش داده میشود

آلمانی در جهان

اروپا

آلمانی در كشورهای آلمان(۹۵٪)واتریش(۸۹٪)سوئیس(۶۴٪)و لیختن‌اشتاین به طورگسترده تكلم میشود. در بلژیکلوکزامبورگ به عنوان یکی از زبانهای رسمی به حساب می‌آید. در ضمن این زبان، زبان رسمی ایالت خودمختار تیرول جنوبی در ایتالیا می‌باشد. و

خارج از اروپا

خارج از اروپا و شوروی سابق بیشترین گویشوران آلمانی را میتوان درایالات متحده آمریكاكانادا برزیل و آرژانتین یافت كه این به خاطرمهاجرت در۲۰۰سال گذشته میباشد.آلمانی همچنین گویشورانی درنامیبیا و جمهوری آفریقای جنوبی دارد.

بر اساس سرشماری۲۰۰۰ آلمانی با۱.۴میلیون گویشور در ایالات متحده آمریكا پس ازانگلیسی زبان اسپانیاییچینی و فرانسه پنجمین زبان پر كاربرد است.آلمانی در دو ایالاتداكوتا شمالی و داكوتا جنوبی پس از انگلیسی دومین زبان در خانه است.

بر اساس سرشماری ۲۰۰۶ در كانادا تعداد ۶۲۲.۶۵۰نفر گویشور آلمانی در كانادا زندگی میكنند.

اینترنت

برطبق Global Reach در سال ۲۰۰۴ ۶.۹٪ كاربران اینترنت آلمانی زبانان بوده اند همچنین برطبق Netz-tipp در سال۲۰۰۲ ۷.۷٪ صفحات اینترنت آلمانی بوده است. همچنین ۱۲٪ كاربران گوگل آلمانی زبان بوده اند.

افراد

آلمانی پس از انگلیسی و ژاپنی سومین زبان در اینترنت است.

گوته مشهورترین ادیب آلمانی زبان است. شیلر هم یکی دیگر از شعرای کلاسیک و نامدار آلمانی است. ادبای مدرن زبان آلمانی شهرت زیادی دارند، که از آنها می‌توان هرمان هسه و گونتر گراس را نام برد که هردو برنده جایزه نوبل در ادبیات هستند.


نویسنده بازدید : 365 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

جدول زیر خلاصه ی مفیدی از پست های قبلی هست.

صرف اسامی ، ضمایر ، حروف تعریف ، صفات و ...  در حالت های مختلف:

ضمیر های شخصی و حالت های آن

Sie

sie

ihr

wir

sie

es

er

du

ich

حالت فاعلی

Sie

sie

euch

uns

sie

es

ihn

dich

mich

حالت مفعولی بی واسطه

Ihnen

ihnen

euch

uns

ihr

ihm

ihm

dir

mir

حالت مفعولی با واسطه

حروف تعریف و حالت های آن

جمع

خنثی

مونث

مذکر

حالت فاعلی

die Freunde

Das Kind

die Tasche

Der Freund

جمع

خنثی

مونث

مذکر

حالت مفعولی بی واسطه

die Freunde

Das Kind

die Tasche

Den Freund

جمع

خنثی

مونث

مذکر

حالت مفعولی با واسطه

Den Freunden

Dem Kind

der Tasche

dem Freund

ضمایر ملکی

جمع

خنثی

مونث

مذکر

حالت فاعلی

MeineFreunde

mein Kind

meineTasche

mein Freund

meineFreunde

mein Kind

meineTasche

meinenFreund

حالت مفعولی بی واسطه

MeinenFreunden

meinem Kind

meinerTasche

meinemFreund

حالت مفعولی با واسطه

« علامت حالت مفعولی بی واسطه  "را" و علامت حالت مفعولی با واسطه "به یا از" می باشد.»

:Dativتوضیحی درباره حالت مفعولی بی واسطه یا  

در این حالت حرف تعریف اسامی مذکر و خنثی تغییر شکل داده و هر دو بصورت   dem  در می آید در حالیکه حرف تعریف اسامی مونث به شکل der در می آید و حرف تعریف اسامی جمع den می شود در مورد اسامی جمع علاوه بر تغییر شکل حرف تعریف که فوقاً ذکر شده، یک حرف (n) نیز به آخر خود اسم اضافه میشود.

نویسنده بازدید : 313 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

هر چند در پست های قبلی ضمایر رو بررسی کردیم ولی برای تفهیم بیشتر در قالب جدول و جمع بندی دوباره ذکر می کنیم:

Nominativحالت فاعلی

 من

 ich

تو 

du

او( مذکر ، مونث ، خنثی) 

er,sie,es

 ما

Wir

 شماها

 ihr

 آنها

sie

 شما، جنابعالی (محترمانه)

 Sie

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

Akkusativ  حالت مفعولی بی واسطه

 مرا

mich

 تو را

 dich

 او را (مذکر)

 ihn

او را (خنثی)

 es

 او را (مونث)

 sie

ما را 

uns

شما ها را 

 euch

آن ها را

sie

شما را (مخاطب محترم)

Sie

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

Dativ        حالت مفعولی با واسطه

به من

mir

به تو

dir

به او( مذکر)

 ihm

به او (خنثی)

ihm

به او (مونث)

 ihr

به ما

uns

به شماها

 euch

به آنها

ihnen

به شما (مخاطب محترم)

Ihnen

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
 

Possessiv حالت ملکی

 مال من

mein

مال تو

dein

مال او (مذکر)

sein

مال او (خنثی)

sein

مال او (مونث)

 Ihr

مال ما

unser

مال شماها

 euer

مال آنها

Ihr

مال شما (مخاطب محترم)

Ihr

 
 
مثال ها:
 
نویسنده بازدید : 611 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)


?Wieviel Uhr ist es

?Wie spät ist es

ساعت چند است؟

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

vor

قبل از

^^^^^^^^^^^^^^^^

nach

بعد از

^^^^^^^^^^^^^^^^

um

سرِ، راسِ

^^^^^^^^^^^^^^^^

viertel 

ربع

^^^^^^^^^^^^^^^

drei viertel

سه ربع

^^^^^^^^^^^^^^^^^

halb

نصف

^^^^^^^^^^^^^^

es ist eins.

ساعت یک است.

^^^^^^^^^^^
es ist zwei

ساعت دو است

^^^^^^^^^^^^^^^^

برای اعلام ساعت تا ساعت 12 به همین صورت پیش می ریم و اعداد یک تا دوازده را به زبان آلمانی  بعد از es ist قرار می دهیم(اعداد در پست های قبلی ذکر شدند).

*******************************************************************

es ist 5 nach 1

ساعت یک و پنج دقیقه است( پنج دقیقه بعد از یک)

^^^^^^^^^^^^^^^^

es ist 10 nach 5

ساعت پنج و ده دقیقه است

^^^^^^^^^^^^^^^

es ist viertel nach 1.

ساعت یک و 15 دقیقه است

^^^^^^^^^^^^^^^^^^

es ist viertel nach 6.

ساعت شش و 15 دقیقه است.

^^^^^^^^^^^^^^^^^

es ist 20 nach 7

ساعت 7:20 دقیقه است

^^^^^^^^^^^^^^

es ist 5 vor halb 1.

ساعت 12:25 دقیقه است

(ممکنه یک ذره تعجب کنید ولی در ترجمه این جور موارد باید یک ساعت کمتر ترجمه کرد)

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

es ist 5 vor halb 12

ساعت 11:25 دقیقه است

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

es ist halb 1.

ساعت 12:30 دقیقه است

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

es ist halb 9.

ساعت 8 :30 دقیقه است

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

es ist 5 nach  halb 8

ساعت 7:35 دقیقه است

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

es ist 5 nach halb 12.

ساعت 11:35 دقیقه است

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

es ist zwei 20 vor 2

ساعت یک و چهل دقیقه است(بیست دقیقه قبل از 2-بیست دقیقه مانده به 2)

^^^^^^^^^^^^^^^^

es ist viertel 3

ساعت 2:445 دقیقه است

^^^^^^^^^^^^^^^
es ist dreiviertel 4

ساعت 3:45 دقیقه است

^^^^^^^^^^^^^^^^^

es ist dreiviertel 6

ساعت 5:45 دقیقه است

نویسنده بازدید : 315 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)


ضمایر اشاره هم مانند اسامی در حالت های مختلف فاعلی و مفعولی بیان می شوند:

مثلا وقتی میخوای بگی این مرد یا وقتی میخوای بگی این مرد را یا وقتی میخوای بگی به این مرد ضمیر اشاره ی این در هر سه موقعت یکسان نیست و با توجه به اسمی که می خواهیم به آن اشاره کنیم و با توجه به جنیست اسم فرق میکنه:

«دوستان اگر در مبحث جنیست و دیگر مباحث ابتدایی مشکل دارند به پستهای قبلی مراجعه کنند:»

***********************************************************************

dieser Mann

این یعنی "این مرد" در حالت فاعلی چون کلمه ی der Mann همونطوری که از حرف تعریفش معلومه مذکر هست در نتیجه به ضمیر اشاره diese  دو حرف آخر der  یعنی er را  به آخرش اضاف میکنیم که تعیین کنه که ما داریم به یک اسم مذکر اشاره می کنیم.

حالا اگه بخواهیم بگیم  این مرد را میگیم:

diesen Mann 

چرا؟ چون که درحالت مفعولی با واسطه حرف تعریف Mann  از der    به   den   تبدیل میشه و  بقیه مراحل تبدیل هم مثل حالت قبلی هست

 

حالا اگه بخواهیم بگیم به این مرد میگیم:

diesem Mann

دلیل ش هم اینه که در حالت مفولی با واسطه حرف تعرق Mann از der  به dem  تبدیل می شود.

-------------------------

dieses Kind

این بچه

--------------

dieses kind

این بچه را

-------------------

diesem kind

به این بچه

-----------------

diese Frau

این زن

---------------

diese Frau

این زن را

--------------

dieser Frau

به این زن

--------------

diese Freunde

این دوستان

--------------------

diese Freunde

این دوستان را

----------------

diesen Freunden

به این دوستان

----------------------------------

در زبان آلمانی اسامی هم مثل فعل ها صرف می شوند چون که ضمیر هم جانیشن اسم هست از این قاعده جدا نیست. مثلا وقتی می خواهی بگی من یک خانم را می بینم میگی:

 

.ich sehe eine Frua

ببینید اینجا ein یعنی یک ولی چون  بعدش میخواهیم بگیم خانم، چون که خانم اسم مونث است باید یک e  به آخرش اضاف کنیم به این طریق اسم صرف میشه . ما این e  را از حرف آخر حرف تعریف اسامی مونث یعنی die  گرفتیم. حالا اگه خواستیم بگیم من یک مرد را می بینم میگیم

ich sehe einen Mann

چون در حالت مفعولی بی واسطه که علامتش را هست حرف تعریف Mann از der به den تبدیل میشه دو حرف آخر حرف تعرف Mann را در حالت مفعولی بی واسطه که یعنی en هست را به آخر ein اضافه می کنیم.

نویسنده بازدید : 343 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

سه فعل خواستن (wollen) و توانستن (können)  و مجبور بودن(müssen) جز افعال کمکی هستند که در یک جمله علاوه بر فعل اصلی ذکر می شوند و در اینصورت خود این افعال به همان صورتی که گفتیم صرف می شوند و فعل اصلی به صورت مصدر در آخر جمله می آید:

wollen,müssen,können

 من می خواهم ایش ویل ich will
 تو می خواهی دوو ویلست du willst
 او (مذکر، مونث،خنثی) می خواهد اِر، زی، اس ویل er,sie,es will
 ما می خواهیم ویر( آ ) وُلتِن wir wolten
 شماها می خواهید ایر ( آ) وُلت ihr wolt
 آنها، شما(محترم)، میخواهند(ید) زی وُلِن sie wollen

 من مجبورم ایش موس ich muß
 تو مجبوری دوو موست du mußt
 او مجبور است اِر موس er,sie,es muß
 ما مجبوریم ویر( آ ) موسِن wir müssen
 شماها مجبورید ایر ( آ) موست ihr mußt
 آنها، شما(محترم)، مجبورند(ید) زی موسن sie müssen

------------------------------------------------------------------------------------------------

ich kann

میخواهم

----------------

du kannst

تو میخواهی

---------------

er ,sie,es kann

او می خواهد

--------------------

wie können

ما ..........(اینجا رو خودتون حدس بزنید)

--------------------

ihr könnt

شماها می خواهید

-------------------

sie können

--------------------------

مثال ها:

ich will heute abend zu Herrn Müller gehen.

من می خواهم  امشب پیش آقای مولر می روم

--------------------------------------

du willst heute abend Herrn Müller gehen

تو میخواهی امشب پیش آقای مولر بروی.

-----------------------------------------

??wir können Deutsch verstehen und sprech

ما میتوانیم آلمانی بفهمیم و صحبت کنیم.

((حالا به نظر شما به جای دو علامت سوال باید چی بذاریم))

همانطوری که می بینید ساختار جمله در آلمانی خیلی شبیه به فارسی هست ، پس ما فارسی زبان ها یک نقطه ی قوت در یادگیری زبان آلمانی داریم)

-----------------------------------------------------------

فعل میل داشتن:

ich möchte

من میل دارم

ایش مُـِشته

--------------------

du möchtest

تو میخواهی

---------------------

er,sie,es möchte

او می خواهد

-----------------

wir möchten

ما می خواهیم

-----------------------

ihr möchtet

شماها می خواهید

------------------------

sie möchten

آنها می خواهند، شما می خواهید

نویسنده بازدید : 295 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

Plural Forms

German uses five endings to mark the plural of nouns:

- (no change)

- e

- er

- (e)n

- s

Some nouns of the first three types add an umlaut in the plural. There is a gender distinction for German nouns in the singular (der, die, das) but there is no gender distinction in the plural. All plural nouns (in the nominative and accusative) take the definite article "die". The indefinite article "ein" has no plural form but other "ein"-words like "kein" do (keine). Possessive adjectives (like "mein, dein," etc.) are also ein-words and form the plural accordingly ("meine, deine," etc.).

When learning a new noun, always memorize the plural form as well. There is no sure way to predict the plural form but these rules will help you to make an educated guess.

<Examples:

<Type 1 (no change): das Zimmer (die Zimmer), das Mädchen (die Mädchen)
<Type 1 (with umlaut): der Vater (die Väter), der Garten (die Gärten), der Bruder (die Brüder), die Mutter (die Mütter)

<Type 2 (-e): der Abend, der Monat, das Geräusch, das Telefon
<Type 2 (with umlaut): der Fuß (die Füße), der Stuhl, der Sohn, die Wand, die Hand

<Type 3 (-er): das Kind (die Kinder)
<Type 3 (with umlaut): der Mann (die Männer), das Wort, das Buch, das Haus

<Type 4 (-en/n/nen)
-en: der Professor (die Professoren), die Tür, die Uhr, das Bett.

-n: a) nouns which end on a vowel (mainly on -e) in the singular: die Adresse, die Straße, die Woche but a number of b) nouns ending on consonants (mostly -r) in the singular: die Nummer (die Nummern)

-n: N- nouns are a group of masculine nouns that take -n or -en in all cases but the nominative singular e.g.: der Student -en, (den Studenten, dem Studenten, die Studenten), der Mensch-en, -en, der Junge-n,-n, der Nachbar-n,-n

-nen: nouns derived from masculine forms. Their singular forms end in -in: die Studentin (die Studentinnen), die Amerikanerin, die Professorin. These nouns are always feminine.

<Type 5 (-s): foreign words like: das Auto, das Radio

نویسنده بازدید : 369 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

The Present Tense

In English, the infinitive (the basic form of the verb) is signalled by "to"; i.e. to learn, to play, to do.

In German, the infinitive consists of the verb stem plus en or, less often, n; i.e. lernen, spielen, tun.

In English, verbs only have an ending in the third person singular; i.e. he/it/she learns, plays, does.

Singular:Plural:
I learnwe learn
you learnyou learn
he/it/she learnsthey learn

In German, all forms of the present tense have an ending. The verb stem is not changed, but the infinitive ending en or n is changed to:

Singular:Plural:
ich lernewir lernen
du lernstihr lernt
er/es/sie lerntsie lernen
Sie lernen

Note than in the 1st and 3rd person plural the ending is identical to the infinitive ending; i.e. wir lernen, sie lernen. Therefore verbs with an n as their infinite ending also also end in n in the 1st and 3rd personal plural and in the Sie-form; i.e. wir tun, sie tun, Sie tun.

If the stem ends in d (like "finden") or t (like "arbeiten"), or in combinations like gn (like "regnen"), an e is inserted before the personal endings st and t.

Singular:Plural:
ich findewir finden
du findestihr findet
er/es/sie findetsie finden
Sie finden

Singular:Plural:
ich arbeitewir arbeiten
du arbeitestihr arbeitet
er/es/sie arbeitetsie arbeiten
Sie arbeiten

If the stem ends in sz, or ß, the personal ending in the 2nd person singular is t and not st:

Singular:Plural:
ich heißewir heißen
du heißtihr heißt
er/es/sie heißtsie heißen
Sie heißen

نویسنده بازدید : 289 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

Genitive

The genitive case indicates possession. For proper names, German adds an 's', just like in English. The only difference is that in German you do not add an apostrophy: Peter's car = Peters Auto; Mary's lamb = Marys Lamm.

Masculine and neuter nouns add an 's' if the noun has more than one syllable, an 'es' if it has only one syllable. Note that in the genitive the article has to change, too.

One syllable: 
das Kind -> des Kindes
More than one syllable: 
der Großvater -> des Großvaters

seems they couldn't decide on the proper genitive ending...

The only exception to this rule are masculine 'N-nouns' as they also add 'n' or 'en' in the genitive. They do not add an additional 's'.

Feminine and plural nouns do not change in the genitive.

Jakobs Hemd = Jacob's shirt

Petras Kleid = Petra's dress

die Hose des Mannes = the man's pants (Mannes because it is masculine and has one syllable)

die Schuhe des Professors = the professor's shoes (Professors because it has more than one syllable)

der Hut der Frau = the woman's hat (Frau is feminine, so there is no change)

die Socken der Kinder = the children's socks (Kinder does not change because it is plural)

 masculineneuterfeminineplural
definite articledesdesderder
indefinite articleeineseineseinerkeiner

نویسنده بازدید : 327 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

این هم سری دوم گرامر آلمانی به زبان انگلیسی(آگر زبانتون خوب باشه خیلی به درد میخوره)

Accusative

English
German
 
Are these sentences complete?
 
Claudia has ...
She loves
She buys
 
No, they are missing a direct object.
Sind diese Sätze komplett?
 
Claudia hat ...
Sie liebt
Sie kauft
 
Nein, hier fehlt das direkte Objekt. 
Claudia has a cat.
She loves the cat.
She buys a bird.
Claudia hat eine Katze.
Sie liebt die Katze.
Sie kauft einen Vogel.

In English as in German, there are different cases. In English, the definite ("the") and indefinite ("a") articles are the same in the nominative and the accusative case. There is a change, however, when you use personal pronouns. Say, the subject of a sentence (i.e. the nominative) is "she". When used in the accusative, it becomes "her".

The woman (=subject) is here.She (=subject) is here.
I (=subject) see the woman (=direct object)?I (=subject) see her (=direct object).
  
Is the man here?Is he here?
Can you see the man?Can you see him?

The difference of subject (nominative) and direct object (accusative) in English becomes clear when you look at personal pronouns (i.e. she/her; he/him)

Nominative

I

you

he

she

it

we

you

they

WHO?

Accusative

me

you

him

her

it

us

you

them

WHOM?

In German, the definite ("der") and indefinite ("ein") articles used with masculine nouns in the accusative also indicate case. They change from "der" in the nominative to "den" in the accusative.

Der Mann (=subject) ist groß.The man is tall.
Sie (=subject) liebt den Mann (=object).She loves the man / She loves him.  

Articles for feminine nouns, neuter nouns, and for plural forms are exactly the same in the nominative and in the accusative case. 

Only the article for masculine nouns changes in the accusative case.

 

Masculine

Neuter

Feminine

Plural

Nom.

der/ein Hund

das/ein Tier

die/eine Katze

die/keine Tiere

Acc.

den/einen Hund

das/ein Tier

die/eine Katze

die/keine Tiere

نویسنده بازدید : 364 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

برای اینکه بفهمید در متن پایین چه چیزی نوشته شده باید زبان انگلیسیتان قوی باشد.
می توانید از قسمت انگلیسی وبلاگ استفاده کنید!.

The subject of a sentence is the person or thing who performs the action. The subject of a sentence is always in the nominative case.

She works a lot.

To find out what the subject of a sentence is, look at the verb first and then ask 'who (or what)?' In our sample sentence, the verb is 'works'. Add 'who (or what)' and you get: 'Who (or What)' works a lot? The answer is: She. 'She' is thus the subject of the sentence

What is the subject (in the nominative case) in these sentences?

My sister eats a Schnitzel. Meine Schwester isst ein Schnitzel. 
The verb is 'eats'. 'Who (or what)' eats a Schnitzel? - 'My sister'. 
'My sister' is the subject of the sentence, in the nominative case..

My sister plays (a game).
'Who or what' plays? My sister.

This computer is very expensive.
'Who or what' is very expensive? This computer.

Und jetzt auf Deutsch!

Meine Schwester isst ein Schnitzel. 
'Wer oder was' isst ein Schnitzel? Meine Schwester.

Meine Schwester spielt. 
'Wer oder was' spielt? Meine Schwester.

Der Computer ist sehr teuer. 
'Wer oder was' ist sehr teuer? 
Der Computer.

The nominative case is also used for so-called predicate complements. Take a look at this sentence: John is a nice guy. You know now that John is the subject (in the nominative case) of this sentence: 'Who (or what') is a nice guy? John. Whenever you have a sentence in which the subject = something else (John = nice guy), the predicate complement (nice guy) is also in the nominative case because it is 'equal to' the subject. This commonly is the case when you have linking verbs like to be (sein) or to become (werd


نویسنده بازدید : 311 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

باید بگم که جمله در زبان آلمانی ساختار متغیری داره تقریبا مثل فارسی خودمون یعنی قید فاعل حروف ربط و.... رو میشه جابه جا کرد ولی چیزی که همیشه ثابت هستش فعل هست که در مکان دوم جمله میاد(البته در فرم خبری).به جمله ی زیر نگاه کنید:

Abends bin ich zu hause.

اگر دقت کنید می بینید که فعل در جای دوم و جای اصلی خودش هست اما سوالی که ممکنه به وجود بیاد اینه که چرا ich  که فاعل باشه رفته به مکان سوم؟

جواب اینه که وقتی ما بخواهیم روی جزئی از جمله تاکید خاصی داشته باشیم اون جز رو در اول ذکر می کنیم

چون در این جمله ما روی قید Abends که به معنی شبها هستش تاکید داریم،  این قید رو در اول به کار بردیم ولی فعل سر جای خودش یعنی مکان دوم باقی میمونه

معنی جمله: شبها من در خانه هستم.

حالا اگه جمله به اینصورت بود:

Ich bin abends zu hause.

به معنی: من شبها در خانه هستم.

تو این جمله تاکید روی فاعل هستش یعنی من.


نویسنده بازدید : 265 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

 قواعد جمع بستن اسم در زبان آلمانی:

1- اسامی که در حالت جمع هیچگونه تغییری نمی کنند وفقط حرف تعریف آنها تبدیل به die  می شود، مانند:

 اتاقها Die Zimmer اتاق das Zimmer

که اکثرا اسامی مذکر و خنثی جزو این گروه هستند.

2- اسامی که درحالت جمع فقط یک حرف (e) به آخرشان اضافه می شود ، مانند:

 دوستان die Freunde دوست Der Freund
 دفترها die Hefte دفتر Das Heft

3- اسامی که درحالت جمع یک حرف (e) به آخرشان اضاف می شود و روی حرف با صدای آنها (´´ اوملائوت) قرار میگیرد، مانند:

 جملات die Sätze جمله Der Satz
 شهرها die Städte شهر Die Stadt

4- اسامی که در حالت جمع دو حرف (er) به آخرشان اضافه میشود و اگر حرف با صدای آنها بتواند اوملائوت بگیرد، اوملائوت هم بر روی حرف با صدای آنها قرار میگیرد، مانند:

 تابلوها Die Bilder تابلو Das Bild
 کتاب ها Die Bücher کتاب Das Buch

5- اسامی که در حالت جمع دو حرف (en) به آخرشان اضاف می شود، مانند:

 زنان Die Frauen زن Die Frau
 آقایان Die Herrn آقا Der Herr

6- اسامی که در حالت جمع فقط یک حرف (n) به آخرشان اضافه میشود مانند:

 سوالاتDie Fragen سوال Die Frage
 نامها Die Namen نامDer Name 

7- اسامی که دو حرف (el) به آخرشان اضاف می شود به دو گروه تقسیم میشوند:

الف) هر گاه مذکر باشند یعنی حرف تعریف آنها Der باشد هیچگونه تغییری در آنها روی نمی دهد، مانند:

سفته ها Die Wechsel سفتهDer Wechsel

ب) ولی اگر مونث باشند یعنی حرف تعریف آنها Die  باشد، یک حرف (n) به آخرشان اضافه میشود، مانند:

 تخته ها Die Tafeln تخته Die Tafel

 

8- کلیه اسامی که  در اصل مربوط به اشخاص مذکر یا حیوانات نر بوده و با اضافه کردن دو حرف ( in ) به آخرشان مربوط به اشخاص مونث یا حیوانات ماده می شوند، در جمع سه حرف ( nen ) به آخرشان اضاف میشود:

 دوست( مرد) Der Freund
 دوست (زن) Die Freundin
 دوستان( زن) Die Freundinnen

در ضمن اگر در مورد جنسیت اسامی در زبان آلمانی و حروف تعریف مشکل دارید به پستهای قبلی مراجعه کنید

این هم قاعده جمع بستن اسامی امیدوارم که جواب سوالاتون رو گرفته باشید

نویسنده بازدید : 357 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

حروف اضافه دو دسته هستند:

1: حروف اضافه dativ کننده

2: حروف اضافه Akkusativ کننده

1: حروف اضافه زیر همیشه باید با حالت Dativ  مفعول با واسطه یک اسم به کار برده میشوند:

(zu) به معنی پیش شخصی یا بسوی یک مکان  و ساختمان در داخل شهر محل سکونت شخص:

Wir gehen zu einem Freund

ما می رویم پیش یک دوست

Wir gehen zur(zu der) Universität

ما می رویم به دانشگاه

ولی هر گاه با یک اسم مصدر به کار رود معنی (برای ) میدهد:

Wir gehen zum (zu dem) Essen.

ما میرویم برای غذا خوردن

-------------------------------------------

(von) به معنی (از) یا (از آن):

Der Zug kommt von Mainz.

این قطار از شهر ماینتس می آید.

Das Geld ist von meinem Vater.

---------------------------------------

(aus) به معنی از ، از جنس، خارج از، اهل یک کشور یا یک شهر می باشد:

Peter geht aus  dem Haus.

پتر از خانه خارج می شود.

Richard kommt aus london.

ریشارد اهل لندن است.

Kaffe trinkt man aus einer Tasse.

 آدم قهوه را از فنجان می نوشد.

-----------------------------------------

 (bei)  به معنی نزد یا پیش-نزدیک

Hans wohnt bei seiner Tante

هانس نزد خاله اش سکونت دارد.

Das Gasthaus ist bei den Bahnhof.

این رستوران نزدیک ایستگاه راه آهن است.

--------------------------------------------------

gegenüber به معنی روبه روی ، مقابل

Die Wohnung liegt gegenüber der Post.

این منزل رو به روی اداره ی پست قرار دارد.

-------------------------------------------------------

nach به معنی بعد از پس از

Nach der Vorlesung geht er Spazieren.

او بعد از درس در دانشگاه ، به گردش میرود.

Ich komme nach dem Essen.

----------------------------------------------------

seit به معنی از مدتی قبل تا حالا، مدتیست که

Ich wohne seit einer Woche in Berlin.

من یک هفته است که در برلین سکونت دارم.

Er studiert seit einem Jahr.

او یکسال است که به دانشگاه می رود.

-----------------------------------------------------------

  mit به معنی توام با، همره با

Wir fahren mit dem Bus.

ما با این اتوبوس سفر می کنیم.

Ich schreibe mit einem Füller.

من با یک خودنویس می نویسم.

___________________________________________

دوستان اینها حروف اضافه ای بودند که اگر در جمله نیاز به استفاده از آن ها باشد باید اسم را هم در حالت مفعول با واسطه یا Dativ به کار برد


نویسنده بازدید : 260 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

 ch  صدای  (ش + چ) می دهد مانند: ich  یا  nicht  .  اما هر وقت  ch  بعد از یکی از سه حرف با صدای  (a)  یا  (o)  یا  (u)  و یا ترکیب  (au)  قرار گیرد ، صدای  گفته شده تبدیل به  (خ) می شود:

Dach     (داخ)            بام
Tochter        (تُختِر)        دختر
Buch         (بوخ)          کتاب

اما اگر  در این اسامی که گفته شد  و یا  سایر موارد متشابه  روی  حروف گفته شده   و  به علاوه ترکیب au   دو نقطه  
(´´)  اولائوت قرار گیرد،  ch  مجددا صدای اصلی خود را  که (ش+چ) باشد حفظ می کند:
Dächer    (دِشِر)  بامها
Töchter (تُوشتر)    دختران
Bücher  (بوشر)  کتاب ها
(Sch)  صدای  (ش) میدهد، مانند:
Schule   (شوله)      مدرسه
(tsch)   صدای چ می دهد، مانند: 
Deutschland    دویچلاند  آلمان


  
هر  گاه  st  در آغاز  یک واژه  یا اول یک بخش  از یک واژه قرار گیرد، صدای  (ش ت)  می دهد مانند: 
Stadt    شتات   شهر

هر گاه  sp  هم  موقعیت   مورد قبل را داشته باشد، صدای (ش  پ) می دهد ، مانند:
Sport   شپُرت    ورزش

هر گاه حرف  h   بعد از یک حرف با صدا و قبل از یک حرف بی صدا قرار گیرد ، خودش تلفظ نمی شود بلکه باعث می شود  که صدای حرف با صدای ما قبل آن کمی کشیده شود،  مانند:
Lehrer لــِرِر    معلم   یا   Ohne  اُنه  یعنی بدونِ

 ترکیب سه حرف  chs   صدای حرف  ایکس x   را میدهد مانند:
sechs  زِکس  یعنی شش

هر گاه دو حرفig   در آخر یک واژه قرار گیرد  ، صدای  ich  می دهد  مانند:
wenig   وِنیش   یعنی کم و اندک

 هر گاه حرف r /R   در اول یگ واژه قرار گیرد  صدای (غ)  غلتان می دهد، مانند:
rot    غوُت   قرمز
braun   بغاون  قهوه ای 

نویسنده بازدید : 296 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)


هر وقت روی حرف A/a  دو نقطه قرار گیرد  ( که احتمالا هم زیاد دیدید و براتون سوال بوده)  صدای آن تبدیل به صدای  E/e  می شود و هر گاه  حرف  O/o  چنین شود صدای آن تبدیل به  به صدای  (O==> e)  می شود یعنی   O  مایل به  E   و نیز هرگا ه روی حرف  U/u  قرار گیرد   صدای آن تبدیل به   i   می شود  (ای)     که به این دو نقطه  اوملائوت هم  میگویند


Öfen  بخاری ها
Schüler    دانش آموزان
Häfen  (هِفِن)  خانه ها
 --------------------------------------------

au= آئو  ==>  Haus   (هاوس)  خانه   
ei=آی  ==>   Seife  (زایفه)   صابون

ie = ای  (کشیده)  ==> liegen  (لی گِن) قرار داشتن

äu =  اُی  ==>  Häuser  (هویزِر)  خانه ها

eu= اُی  ==>  teuer   
(تویِر) گران

حروف اوملائوت در بیشتر در کلمات جمع می آید
.


نویسنده بازدید : 355 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)


بدون  مقدمه می ریم سراغ قواعدی که می تونید با یادگیری آنها  کلمات و
جملات  آلمانی را بخوانیم چون  که در زبان آلمانی اکثر کلمات همونطوری که نوشته می شن همونطوری هم خوانده میشن.  حتی e   آخر کلمه هم تلفظ میشه. ولی در زبان انگلیسی اینجور نیست:
1- حرف  C  در زبان آلمانی به ندرت به  تنهایی به کار میرود.

2-حرف G  همشیه صدای  گ  فارسی را میدهد، مانند:  Garten  گارتن یعنی باغ

3-حرف  J  همیشه صدای ی  فارسی را میدهد، مانند: Ja  یعنی  بله

4- حرف  Q    همیشه با حرف  u  به کار میرود و با هم صدای دو حرف  Kw  را میدهد. مانند : bequem  بِک وِم یعنی 
راحت

5- حرف S  فقط در آخر واژه یا آخر بخش از یک واژه صدای (س) می دهد: مانند: Das  یعنی این ولی در سایر موارد همیشه صدای  ز می دهد، مانند: Suppe  زوپّه یعنی سوپ

6- حرف ß  همیشه صدای س میدهد، مانند:
Schließen  
شلیسِن یعنی بستن
7- حرف  V  صدای ف می دهد مگر در برخی واژه های خارجی وارده به زبان آلمانی:
واژه ی اصیل آلمانی:  viel  (فیل)  یعنی زیاد
واژه ی خارجی : violet  (ویولت)  یعنی بنفش

8- حرف  Z   همیشه صدای ( ت + س)  می دهد:
Zimmer (تسیمِر) به معنای اتاق


نویسنده بازدید : 314 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

برای سوال در مورد تعداد اشخاص باید از واژه ی Wie viele? یعنی چند تا یا چه تعدادی ؟، استفاده کنیم:

Wie viele Stühle sind hier?

چند تا صندلی اینجا هستند؟

-----------

Hier sind vier Stühle.

اینجا چهار صندلی هستند.

---------------------------------

در مورد اسامی غیر قابل شمارش هم  باید  از واژه ی Wieviel   به معنای چقدر ؟، استفاده کنیم:

مثل:

Wieviel Wasser ist in der Flasche?

چقدر آب در بطری است؟

-------

In der Flasche ist ein Liter Wasser.

در بطری یک لیتر آب است.


نویسنده بازدید : 410 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

برای ساختن جملات سوالی ساده بدون ضمائر سوالی کافیست که فعل صرف شده جمله را در آغاز  و فاعل جمله را بلافاصله بعد از آن ذکر کنیم:


Kauft die Frau jetzt das buch?
آیا آن زن حالا آن کتاب را می خرد؟
___________________________
Sprechen Sie Englisch.
شما آلمانی صحبت می کنید؟


 همان طوری که می دویند تو پست های قبلی هم ضمایر شخصی را گفتیم که اینجا  فاعل هم می باشد و مکان آن را با فعل عوض کردیم چون که فرم جمله سوالی است.

نویسنده بازدید : 335 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
برای ساختن جملات امری کافیست که فعل  صرف شده جمله را در آغاز جمله و فاعل جمله را که معمولاً شخص مخاطب می باشد بلافاصله  بعد از آن ذکر کنیم:

Schreiben Sie bitte den Satz!
خواهش میکنم این جمله را بنویسید!
تو بیشتر جملات امری  کلمه (bitte - خواهش می کنم یا لطفا)  رو می نویسند.

مثال:

bitte kommen sie!
خواهش می کنم تشریف بیاورید!

bitte sprechen sie langsam!
لطفا آرام  صحبت میکند!


bitte vergessen Sie mich nicht!
لطفا مرا فراموش نکنید!
همونطور که می بینید در جمله  ی آخر  به جای امر نهی شده که البته یه جور امر  هستش . برای این کار از  nicht  استفاده شده که در جملات امر ی معمولا  آخرین مکان رو داره و منفی کننده ی فعل هستش.

نویسنده بازدید : 417 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

جملات خبری معمولا با فاعل آغاز می شود، مانند:

Die Frau kauft jetzt das buch.

آن زن حالا این کتاب را می خرد.

ولی اگر بخواهیم روی یک جز دیگر جمله  تکیه خاص داشته باشیم می توانیم آن را در آغاز بیاریم ولی به هر حال فعل صرف شده باید در مکان دوم جمله باشد.

مثال: Jetzt kauft die frau das buch.

حالا آن زن این کتاب را می خرد.(قید زمان در اول جمله ذکر شده - Jetzt)

مثال دوم:

Das Buch kauft die  Frau jetzt.

این کتاب را حالا آن زن می خرد.(مفعول بی واسطه در اول ذکر شده)

نویسنده بازدید : 353 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

اگر ضمائر سوالی مربوط به اشخاص باشند، دو دسته هستند:

1- ضمیر سوالی فاعل یعنی (کی؟) یا (چه کسی؟)                                     ? Wer

2-ضمیر سوالی مفعولی  یعنی ( چه کسی را؟)                                          ?  Wen

مثال:

کی آنجاست؟

Wer ist da?

وِر ایست دا؟

Der Mann (die Frau,das kind) ist

_________________________________

  ?wen sehen sie da

چه کسی را شما آنجا می بینید؟

Ich sehe den Mann (die frau,das kind)

من آن مرد را( آن زن را، آن بچه را) می بینم

حالا اگر سوال متوجه غیر شخصی باشد  یعنی اشیا و مفاهیم باشد خواه در حالت فاعلی و خواه در حالت مفعولی از ضمیر was  یعنی چه چیز استفاده می کنیم.

مثال:

was ist das?

این چیست؟

Das ist ein Buch

این یک کتاب است

دوستای عزیز با نظر دادن انگیزه ی ما را برای ادامه بیشتر کنید. اگر سوالی هم بود در قسمت نظرات مطرح کنید تا الساعه پاسخ بدم.

نویسنده بازدید : 368 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)


 صفر نول 0-null
 یکآینسeins-1
 دو تسوای zwei-2
 سه دقایdrei-3 
 چهار فیِر vier-4
 پنجفونفfünf -5
 شش زِکس6- sechs
 هفت زیبِن7 -sieben
 هشت آخت acht-8
 نه نُین neun-9
 ده تسین zehn-10
 یازده اِلف elf-11
 دوازده تسوُلفzwolf-12
 سیزده درایتسِن dreizehn-13
 چهارده فیِرتسینvierzehn-14 
 پانزده فونف تسِن15 -fünfzehn
 شانزده زِشتسِن sechtzehn-16
 هفده زیب تسِن siebzehn-17
 هجده آخت تسن achtzehn -18
 نوزده نُینتسِن neunzehn-19
 بیست تسوان تیسگ zwanzig-20
 بیست و یک اَین اوند تسوان سیگ21- ein und zwanzig
 بیست و دو -22 zwei und zwanzig
 بیست و هشت آخت اوند تسوان تسیگ acht und zwanzig-28
 سی دقای سیگ dreissig-30

 برای اعداد دیگر هم همین الگو به کار می رود یعنی برای اعداد از بیست بالا تر اول عدد یکان بعدا عدد دهگان را به کار می بریم.

نویسنده بازدید : 292 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)


حالت مفعول  با واسطه حالتی است که اسم در جمله به صورت معفول با واسطه (غیر صریح) در می آید در اسامی مذکر و خنثی حر ف تعریف Der  و  Das   تبدیل به  "Dem"  می شود و در مورد اسامی مونث حرف تعریف Die  آنها تغییر کرده و به  Der  تبدیل می شود و در حالت جمع  علاوه بر آنکه حرف  تعریف  هر سه  جنس از die به den تبدیل می شود آخر اسم نیز در خاتمه n   یا   en  می پذیرند  و در جواب  ضمیر پرسشی  ((به چه کسی  ؟  wem )) می آید؟ 

Den Fraun به خانمها

 ( فرآوِن)

خانمها die Frauen
 den Fruendinnen (فراُیندینِن) die Freundinnen

                                                 ________________________________

مفعول با واسطه + فعل+ حالت فاعلیت

______________________________

؟Wer Antwortet wem

چه کسی به چه کسی جواب می دهد؟

____________________________

Ich antworte Herrn/Frau Weiss.

من به آقای/ خانم  وایس جواب می دهم.

_________________________

.Du antwortest dem Lehrer/dem King/der Lehrerin

تو به معلم /به بچه/ به خانم معلم جواب می دهی.

____________________________

Wir antworten unserem Lehrer/unserem Kind/ Unserer Lehrerin.

ما به معلممان / به بچه مان / به خانم معلممان جواب می دهیم.

نویسنده بازدید : 366 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

حالت دوم اسم در زبان آلمانی حالت مفعول بی واسطه یا صریح است: در این حالت در زبان آلمانی فقط حرف تعریف اسامی مذکر در حالت مفرد از  "der" به  "den" تبدیل می شود در  صورتیکه اسامی مونث و خنثی در حالت مفرد، شکل حروف تعریف حالت فاعلیتشان را حفظ می کنند ولی معانی آنها به مفعول صریح بر می گردد. حروف اسامی در حالت جمع همان حرف تعریف "die" می باشدکه در این حالت هم حفظ می شود.

حالت مفعول صریح در جواب سوال ((چه کسی را؟ -وِن wen)) یا  (( چه چیز را؟ was))  می آید

مثال:

Wer fragt wen  ?      چه کسی از چه کسی سوال میکند؟
_________________________________
حالت مفعول صریح  + فعل + حالت فاعلیت
________________________________

ich frage Herrn /Frau  Kaufmann
من از آقای/خانم/  وایس سئوال می کنم


***************

Er fragt seinen Lehrer /sein Kind 
او از معلمش / بچه اش سوال می کند.

***************
sie fragen ihren Lehrer/ihre Lehrerin.
آنها از معلمشان / خانم معلمشان سوال می کنند

نویسنده بازدید : 326 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

 اسم  تو زبان آلمانی 4  تا حالت داره که ما فعلا  حالت اولش رو بررسی می کنیم:
1- حالت فاعلیت:  (نُمیناتیو)  Der Nominativ :  در این  حالت اسم   نقش فاعل رو داره:  فاعل که دیگه میدونید چیه  و در زبان آلمانی در جواب  ضمیر پرسشی <<چه کسی wer?>> یا  << چه چیزی was؟>> میاد: مثل:



Was ist das? (واس ایست داس)    این/آن چه چیز است؟
Das ist der Tisch   (داس ایست دِر  تیش)   این میز است
Was sind das?           اینها/ آنها چه چیزی هستند؟
ساختمان یک جمله ی معمولی در آلمانی به این صورت هستش البته در حالت فاعلیت:
اسم+فعل + ضمیر اشاره
Das ist Herr Libermann
این آفای لیبرمن است
__________________
 Das ist ein Kind 
این یک بچه است
______________
wer sind Sie?
شما که هستید.

نویسنده بازدید : 330 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

حالا برای اینکه فکر نکنید زبان آلمانی سخته یه نمونه مکالمه میریم:

                  سلام، حالت چطوره                                                 A:Hallo,Wie Geht's?

هالو، وی گِیتس؟

--------------------------------------------------------------------

سلام،حالم خوبه                                              B: Hallo,es geht mir gut.

هالوُ ، اِس گِیت مییِر گوت.

--------------------------------------------------------------

  شما چه کسی هستید؟                                                      wer sind sie?

وِر زیند زی

-----------------------------------------------------------------

 من فرهاد هستم                                                                  Ich bin  farhad.

ایش بین فرهاد

---------------------------------------------------------------------

 

                    من اهل ایران هستم                                                              ich komme us iran

ایش کُم مِ آوس ایران

-------------------------------------------------------------------

سلام ، روز بخیر                                                                  Guten Tag 

گوتن تاگ

----------------------------------------------------------------

 خدانگهدار                                                                Auf Widersehen

آوف ویدِر زِیهِن

-----------------------------------------------------------------------

 معذرت میخوام                                                Entschuldigung

اِنتشوُلدیگونگ



نویسنده بازدید : 351 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)


1- اسامی مذکر:

با حرف تعریف der که فقط  مختص اشخاص مذکر مانند مرد یا معلم  و چیزهایی مثل این نیست بلکه برای اسم های دیگه هم کاربرد داره:

der Apfel  یعنی سیب                             der Brief یعنی نامه                        der Tag یعنی روز

2-اسامی خنثی:

با حرف تعریف das  و در اسامی که مسئله جنسیت ابداً مطرح نیست به وفور یافت می شود مانند:

das Heft یعنی دفترچه  یا   کتاب das Buch یا    اعتماد das Vertrauen

در مورد اشخاص یک مورد مثل das Kind یعنی بچه است که حرف تعریف خنثی می گیرد چون که ممکن است ندانیم مذکر است یا مونث.

3-اسامی مونث:

با حرف تعریف die  که علاوه بر اینکه برای مونث ها مثل زن یا خانم معلم میاد برای اشیا و مفاهیم هم میاد:

مثل: die Stadt یعنی شهر   یا     die Frage  یعنی سئوال.

------------------------------------------------------------------

این سه حرف تعریف برای اسامی مفرد بودند حالا اگر بخواهیم یکی از این اسامی از هر گروهی که میخواد باشه رو جمع ببندیم ، حرف تعریفش تبدیل به die  میشه .البته تغییراتی هم روی اسم ایجاد میشه که ذکر خواهد شد.

-----------------------------------------------------------------

حالا به قواعد می رسیم که  برای تشخیص جنسیت به کار می ره و تقریبا امتحانش رو پس داده!!:

الف) تقریبآ تمام اسامی که آخر آنها دو حرف (er..)  باشه یا مذکر و یا خنثی هستند:

معلم                                                          der Lehrer

دانش آموز                                                  der Schuler

نرده                                                         das Gelander

ملاحظه میکنید که اخر هر کلمه er  اومده.

ضمنا این گونه اسامی در حالت جمع تغییری نمی کنند بلکه فقط حرف تعریف انها به die تبدیل می شود

مثل :

die Lehrer        یعنی معلم ها(مرد)

ب) همه ی اسامی که به دو حرف (or..) و یا سه حرف (ist...) ختم میشوند مذکر هستند، مانند

دکتر                                          der Doktor

توریست                                    der Tourist

این گونه اسامی در حالت جمع دو حرف en در آخر می گیرند.

همه اسامی که به پنج حرف(ismus...) ختم بشوند مذکر هستند و جمع بسته نمی شوند چون که مفهوم رو میرسونند:

مثل:                ملیت گرایی                                    der Nationalismus

ج) اسامی به اصطلاح مونث دارای پسوندهای زیر هستند:

ung - heit - keit - thek - schaft -  tion - ei - tur - sion - enz

که در آخر هستند

 همه اسامی که دو بخشی هستند و به e  ختم می شوند، مونث هستند

مثل: زبان                                           die Sprache

نقشه - کارت                                          die Karte

در ضمن اینگونه اسامی در حالت جمع یک حرف n به آخرش اضاف میشه

----------------------------------------------------

همه اسامی که در اصل بیانگر یک شخص مذکر بوده  و برای انکه مونث از ان بسازیم دو حرف in  را به آخرشان اضافه میکنیم.

                                      <==   der Schuler دانش آموز پسر  

die Schulerin دانش آموز دختر  

 

der Lehrer  معلم مرد

die Lehrerin معلم زن

حالا اگه خواستیم اسم مونث مثل die Lehrerin را جمع ببندیم باید به آخرش en هم اضافه کنیم:

Die Lehrerinnen



نویسنده بازدید : 362 جمعه 08 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

در زبان آلمانی اسامی دارای سه جنسیت مذکر ، مونث و خنثی می باشند .اینکه از کجا بفهمیم چه اسمی مذکر یا مونث یا خنثی هست، قواعدی وچود داره که میشه از روی ساختار اسم فهمید چه جنسیه ولی یه نکته مهم سعی کنید همیشه به معنی توجه نکنید.

مثلا واژه ی  Tisch به معنی میز انتظار میره که خنثی باشه ولی اینطور نیست این اسم حرف تعریف der را میگیره در نتیجه یعنی مذکره.(تا حالا دیدید میز مذکر باشه!!!) ولی در زبان آلمانی اینجوریه دیگه البته این که میز  چه جنسی هستش را باید حفظ کرد ولی مثلا واژه ی Lampe به معنی چراغ چون که در آخرش e اومده حرف تعریف die  که متعلق به گروه اسامی مونث را هست می گیره.

البته بعضی اوقات هم معنی با جنسیت هماهنگ هست. مثل چی؟ مثل der Herr یعنی آقا که آقا هم مذکره دیگه ،پس حرف تعریف der را گرفته.

یا مثل das huas به معنی خانه که خانه چون خنثی هست حرف تعریف das  را گرفته.

البته نترسید. مبحث حرف تعریف خیلی شیرین هستش .بعد از اینکه قواعد رو ذکر کردم میفهمید

راستی یادتون نره حتما باید در زبان آلمانی هر کلمه ای رو که خواستید معنیش رو حفظ کنید باید با حرف تعریفش حفظ کنید، چرا؟

چو ن اگر روزی خواستید به زبان آلمانی بگید: "گربه زرد است" باید بدونید که گربه چه چنسیه؟ خوب خیلی ساده است. وقتی که بدونید گربه میشه Katze چون که آخرش e اومده پس مونثِ .در نتیجه میگیم:

Die Katze ist Gelb

پس حالا اهمیت جنیست اسامی را فهمیدیم.

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
  • چهارشنبه 04 مرداد 1391
  • سه شنبه 03 مرداد 1391
  • دوشنبه 02 مرداد 1391
  • جمعه 23 تير 1391
  • پنجشنبه 22 تير 1391
  • چهارشنبه 21 تير 1391
  • سه شنبه 20 تير 1391
  • چهارشنبه 07 تير 1391
  • سه شنبه 06 تير 1391
  • پنجشنبه 01 تير 1391
  • جمعه 26 خرداد 1391
  • سه شنبه 16 خرداد 1391
  • يکشنبه 14 خرداد 1391
  • سه شنبه 09 خرداد 1391
  • شنبه 6 خرداد 1391
  • شنبه 06 خرداد 1391
  • جمعه 05 خرداد 1391
  • جمعه 5 خرداد 1391
  • پنجشنبه 04 خرداد 1391
  • چهارشنبه 03 خرداد 1391
  • دوشنبه 1 خرداد 1391
  • دوشنبه 01 خرداد 1391
  • يکشنبه 31 ارديبهشت 1391
  • شنبه 30 ارديبهشت 1391
  • چهارشنبه 27 ارديبهشت 1391
  • دوشنبه 25 ارديبهشت 1391
  • يکشنبه 24 ارديبهشت 1391
  • جمعه 22 ارديبهشت 1391
  • پنجشنبه 21 ارديبهشت 1391
  • چهارشنبه 20 ارديبهشت 1391
  • چهارشنبه 13 ارديبهشت 1391
  • سه شنبه 12 ارديبهشت 1391
  • دوشنبه 11 ارديبهشت 1391
  • يکشنبه 10 ارديبهشت 1391
  • جمعه 8 ارديبهشت 1391
  • جمعه 08 ارديبهشت 1391
  • پنجشنبه 07 ارديبهشت 1391
  • سه شنبه 05 ارديبهشت 1391
  • سه شنبه 5 ارديبهشت 1391
  • دوشنبه 04 ارديبهشت 1391
  • يکشنبه 3 ارديبهشت 1391
  • يکشنبه 03 ارديبهشت 1391
  • جمعه 01 ارديبهشت 1391
  • جمعه 1 ارديبهشت 1391
  • پنجشنبه 31 فروردين 1391
  • چهارشنبه 30 فروردين 1391
  • سه شنبه 29 فروردين 1391
  • يکشنبه 27 فروردين 1391
  • شنبه 26 فروردين 1391
  • جمعه 25 فروردين 1391
  • پنجشنبه 24 فروردين 1391
  • چهارشنبه 23 فروردين 1391
  • سه شنبه 22 فروردين 1391
  • دوشنبه 21 فروردين 1391
  • جمعه 18 فروردين 1391
  • چهارشنبه 31 اسفند 1390
  • يکشنبه 28 اسفند 1390
  • پنجشنبه 25 اسفند 1390
  • چهارشنبه 24 اسفند 1390
  • سه شنبه 23 اسفند 1390
  • دوشنبه 22 اسفند 1390
  • جمعه 19 اسفند 1390
  • سه شنبه 16 اسفند 1390
  • يکشنبه 14 اسفند 1390
  • پنجشنبه 11 اسفند 1390
  • سه شنبه 9 اسفند 1390
  • يکشنبه 7 اسفند 1390
  • شنبه 6 اسفند 1390
  • چهارشنبه 3 اسفند 1390
  • شنبه 29 بهمن 1390
  • يکشنبه 23 بهمن 1390
  • شنبه 22 بهمن 1390
  • جمعه 21 بهمن 1390
  • چهارشنبه 19 بهمن 1390
  • شنبه 15 بهمن 1390
  • پنجشنبه 13 بهمن 1390
  • چهارشنبه 12 بهمن 1390
  • سه شنبه 11 بهمن 1390
  • دوشنبه 10 بهمن 1390
  • يکشنبه 9 بهمن 1390
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 703
  • کل نظرات : 20
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 163
  • آی پی امروز : 175
  • آی پی دیروز : 111
  • بازدید امروز : 321
  • باردید دیروز : 355
  • گوگل امروز : 9
  • گوگل دیروز : 11
  • بازدید هفته : 1,176
  • بازدید ماه : 5,605
  • بازدید سال : 62,232
  • بازدید کلی : 918,134
  • ADS